رویدادهایادداشت ها
پدر رفت…

بیست و هشتم تیر ما ه یکهزار سیصد و نود وشش ، پدرم ،زنده یاد قدرت اله ملک فرنود ، پس از عمری تلاش در راه اعتلای وطن و خدمت صادقانه به مردم چشم از این جهان فانی فروبست .
چقدر سخت است که بخواهی در مجلس یادبود پدر ، از اندوه و غم نداشتنش ، از خاطراتش ، از استقامت و پایمردیش و … سخن بگویی…
پدری که نه فقط پدر ، که اسطوره زندگیت باشد…
چقدر اینروزها دلتنگت هستم پدرم…
شعری را که پدر بر مزار اولین شهید راه انقلاب در گیلان ،مطلع سخنرانی اش قرار داده بود تقدیم به روان پاکش میکنم:
آغوش گیر ای خاک ، این هدیه گران را
آزار می مگردان ، آزار دیده جان را
جسم پر اضطرابش ،در برنمودی ایکاش
در بر تو مینمودی ،کاخ ستمگران را